سیدآزادگان در قامت یک نماینده مجلس| همدلی با مردم
به گزارش نوید شاهد البرز؛ سیدعلیاکبر ابوترابی (زاده ۶ شهریور ۱۳۱۸ قزوین - درگذشته ۱۲ خرداد ۱۳۷۹) نماینده تهران در مجلس چهارم و پنجم و از اعضای مؤسس جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی بود که جزو نیروهای انقلابی بودابوترابیفرد متولد ۶ شهریور ۱۳۱۸ در قزوین و قزوینی تبار است. پدر وی سید عباس ابوترابیفرد نام داشت. وی از خاندان سادات سکاکی است. دوران ابتدایی را در مدارس دولتی قم سپری کرد. وی سپس وارد مدرسه دین و دانش شد. ابوترابی به دلیل علاقه وافر به ورزش مشتاق ورود به دبیرستان نیروی هوایی میشود، و سپس با وجود مخالفت اعضای خانواده اش، ابتدا دانشکده خلبانی را برای ادامه تحصیل انتخاب میکند.سید علیاکبر ابوترابی سرانجام در دوازدهم خرداد ۱۳۷۹ در مسیر زیارت حرم علی بن موسی الرضا به همراه پدرش آیت اللَّه سیدعباس ابوترابیفرد بر اثر سانحه رانندگی در ۶۱ سالگی درگذشت و پیکر هر دو در صحن آزادی حرم امام رضا به خاک سپرده شد. وی در جنگ ایران و عراق در کنار مهدی چمران حضور داشت و در نهایت به اسارت درآمد.
وی نقش عمدهای در اردوگاههای اسرای ایرانی در عراق داشت. همچنین او نمایندهٔ اسرای ایرانی در اردوگاههای عراق بود ، او از هیچ کمکی دریغ نمی کرد . در کتاب من زنده ام بخشی از خدمتهای او بیان شدهاست .سید علی اکبر ابوترابی (زاده ۶ شهریور ۱۳۱۸ قزوین - درگذشته ۱۲ خرداد ۱۳۷۹) نماینده تهران در مجلس چهارم و پنجم و از اعضای مؤسس جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی بود که جزو نیروهای انقلابی بود. وی در جنگ ایران و عراق در کنار مهدی چمران حضور داشت و در نهایت به اسارت درآمد.
وی نقش عمدهای در اردوگاههای اسرای ایرانی در عراق داشت.همچنین او نمایندهٔ اسرای ایرانی در اردوگاههای عراق بود، او از هیچ کمکی دریغ نمی کرد . در کتاب من زنده ام بخشی از خدمتهای او بیان شدهاست .او یکی از مؤسسین جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی بود. و در مجالس چهارم و پنجم به عنوان نماینده مردم تهران حضور داشت. سید علیاکبر ابوترابی سرانجام در دوازدهم خرداد ۱۳۷۹ در مسیر زیارت حرم علی بن موسی الرضا به همراه پدرش آیت اللَّه سیدعباس ابوترابیفرد بر اثر سانحه رانندگی در ۶۱ سالگی درگذشت و پیکر هر دو در صحن آزادی حرم امام رضا به خاک سپرده شد.
آنچه در ادامه میخوانید روایتی از این آزاده گرانقدر است.
«سالها که نماینده مجلس بود، گاهی عبایش را کنار پیادهرو جلوی ساختمان مجلس پهن می کرد و همانجا به درخواست مراجعان رسیدگی میکرد. یک روز یکی از مسئولان حراست مجلس به محافظانش گفت: «به حاج آقا بگویید؛ صورت خوبی ندارد که کنار پیاده رو بنشیند.» موضوع را به گوش حاجآقا رساندیم، گفت: «اگر آنها نگران آمد و شدِ مردم هستند، جایمان را عوض کنیم اما اگر نگران آنند که مردم بد عادت شوند در اشتباهند. بگو مسئولان باید در کوچه و خیابانها راه بیفتند و به وظایفشان عمل کند.»
انتهای پیام/